شناسایی کانی
کانی، مادهای است طبیعی، جامد و غیرآلی که در ترکیب سنگهای پوسته زمین یافت میشود و دارای فرمول شیمیایی و ساختمان اتمی مشخص است. برخی کانیها از یک عنصر خالص و بسیاری از آنها از دو یا چند عنصر درست شدهاند.
با توجه به فراوانی کانیها و تنوع آنها تشخیص کانیها از یکدیگر از درجه اهمیت بالایی برخوردار است. بنابراین برای تشخیص آنها از یکدیگر خواص مختلفی از جمله: سختی، چگالی، رنگ، رخ و ... وجود دارد که آنها را از یکدیگر متمایز میکند. زمین شناسان برای تشخیص کانیها از روشهای مختلفی استفاده میکنند که در زیر به برخی از آنها اشاره میشود.
شکل بلور
اکثر کانیها دارای شکل هندسی خاصی هستند. اندازه بلورها ممکن است بسیار بزرگ یا بسیار کوچک باشد. شکل کانیها نیز بسیار گوناگون است. با وجود این، زاویههای بین سطحهای مشابه در همه بلورهای یک کانی همواره یکسان است. برای مثال، بلور نمک، چه بزرگ و چه کوچک، همواره مکعبی شکل است و بین سطحهای خود، زاویه 90 درجه دارد.
چگالى (جرم حجمی)
براى به دست آوردن چگالى کانىها، جرم آنها را با ترازو و حجم را با استوانهى درجه بندى شده داراى آب، اندازه مىگیرند تا با تقسیم کردن جرم بر حجم، چگالى کانى به دست آید. چگالى بیشتر کانیهایی که بخش زیادى از پوستهى زمین را مىسازند، حدود 2/5 تا 3/5 گرم بر سانتىمتر مکعب است. کانىهایى که در ساختمان خود عنصرهاى سنگینى دارند، داراى چگالى بالایى هستند. براى مثال، چگالى گالن حدود 7/5 گرم بر سانتىمتر مکعب است.
سختی
دانشمند اتریشى به نام موهس، مقیاسى براى درجهى سختى کانىها وضع کرد. مقیاس او از درجهى یک براى تالک (نرمترین کانى) تا درجهى 10 براى الماس (سختترین کانى) است. بر اساس این مقیاس، سختى ناخن انسان 2/5، سکهى مسى 5/3 و چاقوى فولادى قلمتراش 5/5 است. اکنون با توجه با این که در اثر کشیدن این چیزها بر سطح کانى، در آن خراش ایجاد مىشود یا نه، سختى کانى را اندازه مىگیرند و با توجه با سختى، کانى را شناسایى مىکنند.
رَخ یا کلیواژ
رخ به شکستگی کانیها در راستای سطح صاف، پس از وارد شدن ضربهای شدید، مانند ضربه چکش، گفته میشود. میکا در یک جهت میشکند و ورقه ورقه میشود؛ کوارتز خورد میشود؛ نمک خوراکی رخ سه جهتی قائم و کلسیت رخ سه جهتی غیر قائم دارد.
رنگ
برخی کانیها همیشه به یک رنگ دیده میشوند. برای مثال، طلا همواره زرد، گرافیت همیشه سیاه و مالاکیت (Malachite) به رنگ سبز فیروزهای است. رنگ را باید در سطحی که به تازگی شکسته شده است، مشاهده کرد. زیرا هوازدگی رنگ سطح رویی را تغییر میدهد.
اثر بر چینی بدون لعاب
در این روش کانی را بر چینی بدون لعاب مانند پشت نعلبکی بخشی که لعاب ندارد، میکشند تا لایه نازکی از آن بر سطح چینی بماند. کانیهای نافلزی اثری بیرنگ یا به رنگ روشن دارند و کانیهای فلزی رنگهای تیرهتری پدید میآورند. برای مثال، کانی زرد رنگ پیریت، رنگ سیاه برجای میگذارد و اثر هماتیت، که بیشتر به رنگ خاکستری و سیاه است، قرمز-قهوهای دیده میشود.
جلا
جلا یا درخشندگی سطح کانی نیز در شناسایی آن سودمند است. کانیهای فلزی نور را به خوبی باز میتابانند و به اصطلاح جلای فلزی دارند. هالیت و کوارتز، جلای شیشهای و اوپال و اسفالریت، جلای صمغی دارند.
شفافیت
وقتی نور به جسمی میتابد ممکن است تمام و یا بخشی از آن توسط جسم جذب شود. اگر میزان جذب خیلی جزئی باشد جسم یا کانی مورد مطالعه شفاف است و در این حالت از پشت آن اشیاء را میتوان دید. اگر مقدار جذب نور زیاد باشد در این حالت کانی کدر خوانده میشود و نور از آن عبور نمیکند. اگر مقدار جذب نور در کانی متوسط باشد به طوری که نور از کانی عبور کند اما از پست آن اشیا دیده نشود، کانی مورد نظر نیمه شفاف خواهد بود.
خواص مغناطیسی
بعضی از کانیهای حاوی آهن جذب آهنربا میشوند. این کانیها را کانیهای پارامغناطیس مینامند. به کانیهایی مانند کوارتز که فاقد این خواص هستند کانیهای دیا مغناطیس اطلاق میشود.
بو، مزه و لمس
کانیها در شرایط عادی بی بو هستند اما برخی از آنها در اثر ضربه، حرارت، مالش یا رطوبت بوی مخصوص میدهند. مثلاً ترکیبات آرسنیک در اثر حرارت بوی سیر میدهند. همچنین اگرچه اغلب کانیها فاقد مزه هستند اما برخی از کانیها دارای مزه هستند مانند نمک که مزه شور دارد. بعضی از کانیها دارای لمس مخصوص به خود هستند مانند تالک که دارای لمس چرب است.
مسابقه وبلاگ برتر ماه
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: مطالب علمی ، ،
برچسبها: